عصر برندینگ

همانطور که در مقاله قبلی اشاره شد عصر فروش و بازاریابی جای خود را در دنیا به عصر برندینگ دادهاند و هر کسبوکار باید بیشتر روی برند خود کار کند.
برندینگ درمجموع تمام فعالیتهای کسبوکار شما را در برمیگیرد چه فروش و چه بازا یابی یا تبلیغات پس در یک دید کلی میتوان گفت عصر برندینگ در ایران هنوز شروع نشده است.
پس در ایران برند شدن نوعی تمایز است یعنی ما اگر بتوانیم به یک برند در حوزه کاری خودمان تبدیل شویم هم خودمان را از بقیه متمایز کردهایم و هم میتوانیم فروش بیشتر و مشتریان وفادارتری به دست آوریم.
حالا چگونه به یک برند تبدیل شویم ؟؟؟؟
برای برند شدن ما باید فعالیتهایی مثل فروش و بازاریابی را در ابتدا بلد باشیم، تا بتوانیم مشتریها را راضی کنیم پس ما ابتدا برمیگردیم به عصر فروش یعنی باید فروشندگی را یاد بگیریم. و این جملاتی که بهنوعی توهین به مشری است را از در دیوار مغازه خود جدا کنیم. مثل توقف بیجا مانع کسب است یا از پس گرفتن جنس فروخته شده معذوریم و به اجناس دست نزنید و ….
ما برای اینکه فروشنده خوبی باشیم باید
1.انگیزه داشته باشیم2.تا حدودی به مهارتهای فن بیان و سخنرانی آشنا باشیم3.تکنیکهای فروش را بدانیم و در آخر4.از بازار و مشتریها اطلاعات داشته باشیم تا بتوانیم آنها را به خرید متقاعد کنیم
اگر بتوانیم این موارد را در فروشندگان خود به وجود بیاوریم یا اینکه اگر یک کسبوکار کوچک هستید این موارد را خودتان عمل کنید تا بهنوعی به یک فروشنده خوب تبدیل شوید.
بازاریابی چیست؟ پیدا کردن بازارهای جدید همانطور که از اسمش مشخص است یعنی ما باید نیازی را در مردم پیدا کنیم و آن نیاز را با محصولمان برطرف کینم.
یکی از دلایلی که من میگویم که در ایران ما هنوز بهطورکلی به عصر بازاریابی نرسیدهایم این است که ما نمیتوانیم نیاز بازار را بشناسیم و جالب است که بسیاری هنوز بازاریابی را همان ویزیتوری میدانند!!!
حتی مدیران برخی شرکتها…
ما اگر به اطرافمان نگاه کنیم این موضوع را متوجه میشویم که وقتی فردی وارد یک کار جدید میشود و کسبوکارش رونق میگیرد سیل عظیمی از افراد دنبالهرو که به تقلید از ایده فرد این کار را استارت میزنند به را ه میافتد و نتیجه این میشود که این بازار به حدی اشباع میشود که دیگر به یک اقیانوس قرمز تبدیلشده و رقابت به حدی در این بازار سخت است که به ناچار برخی با هزینههای زیادی که برای راهاندازی کسبوکار خو د خرج کردهاند با شکست کنار میروند و توصیه من به شما این است که تا حد ممکن به این بازارها وارد نشوید که یکی از نمونههای اصلی اینگونه بازارها در ایران را میتوان رستوران یا فست فودها نام برد.
این نوع کسبوکارها انقدر اشباعشدهاند که شما باید یک تمایز خیرهکننده داشته باشید تا بتوانید سهمی از بازار را بگیرید .
و هر وقت دیدید که تمام افراد از یک کسبوکار و میزان سودش تعریف میکنند بدانید که این کسبوکار به درد نمیخورد زیرا رقابت و هزینههای زیادی را میبرد.
اخیراً یکی از افرادی که میشناختم با هزینههای هنگفت و زیاد وارد حوزه رستوران شد و بعد چند ماه مجبور به جمعکردن کار خود شد زیرا هزینه و وقتیکه در این کسبوکار صرف میشد ارزش سود بهدستآمده را نداشت.
ادامه دارد…
دیدگاهتان را بنویسید